از غضنفر میپرسند: چرا جورابت یه لنگه اش آبیه، یه لنگه اش قرمز؟ میگه : والله خودمم توش موندم. یه لنگه مثل همینم تو خونه دارم!!!
--------------------------------------------------------------------
بابای غضنفر وصیت میکنه به پسرش میگه من مُردم یک میلیون خرجمکن پسره مبره یک میلیون خر جمع میکنه
--------------------------------------------------------------------
به غضنفر میگن: چند تا حیوون نام ببر که پرواز کنه. میگه: کبوتر، کلاغ، خر! بهش میگن: خر که پرواز نمیکنه! میگه: بابا خره دیگه، یهو دیدی پرواز کرد!!!
--------------------------------------------------------------------
غضنفر میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟ غضنفر میگه: نه آقا! حداقل صبر کن من برم قایم شم!!
--------------------------------------------------------------------
غضنفر و دو تا از دوستاش مهندسی عمران می گیرند روزی باهم کنار یک گودال می روند تا در مورد آن بحث و گفت و گو کنند اولی: این گودال خیلی خطرناک است. باید یک امبولانس اینجا حاضر باشد تا اگر کسی افتاد آن را نجات دهد. دومی: ممکن است چند نفر همزمان درون گودال بیفتند پس باید یک بیمارستان در اینجا بسازیم. غضنفر: چقدر شما آی کیو هستید.ما درکنار بیمارستانهایی که قبلا ساخته شده یک گودال حفر می کنیم بعد این را پر می کنیم!
--------------------------------------------------------------------
یه روز غضنفر می ره تو اینترنت ...گم میشه
--------------------------------------------------------------------
مادره به بچش میگه : می دونم موهای خواهرت رو کشیدی شیطونه گولت زد. بچه هم میگه :آره ولی لگدی که تو دلش زدم ابتکار خودم بود
--------------------------------------------------------------------
یه روز به غضنفر میگن دیوید بکهام رو میشناسی . میگه آره بابا سر کوچمون تعویض روغنی داره!
ضرب المثل ها و تعبیرات عامیانه
Up to date!
گربه دستش به گوشت نمی رسید، می گفت: عیبی نداره به جاش سویا می خورم!
یه سوزن به خودت بزن ولی حواست باشه آلوده به ویروس اچ آی وی نباشه!
خر ما از کرّگی ترمزش ای . بی . اس بود!!
با حلوا حلوا کردن مرده خور سیر نمی شه!!
مرغ همسایه سوخاریه!!
با ادبی را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: به تو چه، مگه فضولی؟!
یارو پول نداشت خونه بسازه می گفت: شهرداری تراکم نمی فروشه.
یکی را تو ده را نمی دادند سراغ گرین کارت می گرفت.
سر جلسه خواستگاری... بعد از نیم ساعت سکوت!
مادر داماد: ببخشین، کبریت دارین؟
خانواده عروس: کبریت؟! کبریت برای چی؟!
مادر داماد: والا پسرم می خواست سیگار بکشه...
خانواده عروس: پس داماد سیگاریه...؟!
مادر داماد: سیگاری که نه... والا مشروب خورده، بعد از مشروب سیگار میچسبه...
خانواده عروس: پس الکلی هم هست...؟!
مادر داماد: الکلی که نه... والا قمار بازی کرد، باخت! ما هم مشروب دادیم بهش که یادش بره...
خانواده عروس: پس قمارم بازی میکنه...؟!
مادر داماد: آره... دوستاش توی زندان بهش یاد دادن...
خانواده عروس: پس زندانم بوده...؟!
مادر داماد: زندان که نه... والا معتاد بوده، گرفتنش یه کمی بازداشتش کردن...
خانواده عروس: پس معتادم بوده...؟!
مادر داماد: آره... معتاد بود، بعد زنش لوش داد...
خانواده عروس: زنش؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
نتیجه اخلاقی: همیشه موقع خواستگاری رفتن کبریت همراهتون داشته باشین